وزیر اطلاعات: شهادت حاج قاسم و برادرش ابومهدی منجر به تقویت روحیه مقاومت در سراسر گیتی شده است
تاریخ انتشار: ۱۲ دی ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۷۴۶۷۸۱
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری فارس، حجتالاسلام سید اسماعیل خطیب وزیر اطلاعات به مناسبت سالگرد شهادت سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی، پیامی صادر کرد.
متن این پیام به شرح ذیل است:
انالله یحب الذین یقاتلون فی سبیله صفا کانهم بنیان مرصوص
او (شهید سلیمانی) نمونهی برجستهای از تربیت شدگان اسلام و مکتب امام خمینی(ره) بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حضرت آیتالله العظمی امام خامنهای(مدظلهالعالی)
شهادت افتخارآفرین اسوهی جهانی مقاومت اسلامی و نمونهی اخلاق و تقوا و ایثار، سردار سرافراز اسلام، شهید حاج قاسم سلیمانی که در ستیغ قلهی رفیع مقاومت خوش درخشید و چراغ امید را در دلهای ستمدیدگان گرفتار در یوغ جهل و تروریسم تکفیری ساختهی مستکبرین سلطهجو روشن نمود و نقطهی عطفی در تاریخ مجاهدات در تقابل با سلطهگران محسوب میشود.
وقوع این جنایت هولناک به دست خبیثترین و شقیترین نمادهای تروریسم دولتی که برگرفته از خلق و خوی ددمنشانهی شیطان بزرگ، آمریکای جهانخوار بود و حضور مردم قدرشناس ایران و عراق از هر دین، مذهب و مرامی در مراسم تشییع آن پیکرهای پاک و خروش سایر ملّتها و نخبگان عالم به مثابه سیلی جانانهای بر چهره کریه قاتلان خونخوار آنها بود.
قطعاً، شهادت حاج قاسم سلیمانی، یار و برادر وفادارش ابومهدی المهندس و همراهان دلیرشان منجر به تقویت روحیهی مقاومت و استکبار ستیزی در سراسر گیتی شده و درخت تنومند انقلاب اسلامی و جبههی مقاومت، علیرغم همهی توطئهها و راهاندازی جنگهای گوناگون (با بهرهکشی از نوکرصفتان منطقهای و عوامل خود فروختهی داخلی) چون کوهی استوار ایستاده و دگربار طعم تلخ شکست مفتضحانه و انتقام پیروزمندانه را به کام اردوگاه سلطه و صهیونیسم غاصب چشاند و خواهد چشانید.
استکبار جهانی، همواره و در دورههای مختلف پس از پیروزی انقلاب اسلامی، توطئههای مختلفی را علیه ملّتهای مظلوم و جبهه انقلاب اسلامی طراحی و اجرا نموده که به لطف خدای بزرگ و با بصیرت و آگاهی ملّتهای مزبور، ناکام مانده است. در روزهای اخیر نیز با طراحی و اجرای جنگ ترکیبی علیه ملّت ایران اسلامی، جنگ جهانی رسانهای و تلاشهای زیادی را با همکاری ایادی مزدور خود انجام داد که با مدد الهی، هدایتهای حکیمانهی فرماندهی معظم کل قوا حضرت آیتالله العظمی امام خامنهای (مدظلهالعالی) و آگاهی ملّت همیشه در صحنه و با بصیرت ایران عزیز به شکست ذلیلانه کشیده شد.
ضمن محکومیت مجدد جنایت هولناک به شهادت رساندن سربازان و فرزندان پاک ملّتهای ایران، عراق و سرداران جبههی مقاومت اسلامی، به نیابت از سربازان گمنام امام زمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) در پایگاه عظیم مبارزه و جهاد به همراه سایر تلاشگران دستگاههای اطلاعاتی کشور، فرارسیدن سومین سالگرد شهادت جانسوز شهیدان حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس، آن جهانمردان میدان نبرد حق و باطل و یاران قهرمانشان را گرامی داشته، به روان پاک یکایک شهدای گلکون کفن درود میفرستیم و با آنان عهد میبندیم که تا آخرین نفس، در دفاع از آرمان مقدس و نورانی آن شهیدان و گرفتن انتقامشان از جانیان خونخوار، از پای نخواهیم نشست.
سیداسماعیل خطیب
پایان پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: وزیر اطلاعات ی مقاومت حاج قاسم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۷۴۶۷۸۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روایتی از شهادت مرتضی مطهری، معلمی برای انقلاب اسلامی ایران
۴۵ سال از شهادت استاد مرتضی مطهری میگذرد، ترور شهید مطهری دومین ترور سیاسی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بود، از فروردین ۱۳۵۸ یعنی کمتر از دوماه پس از پیروزی انقلاب، موج ترورها علیه شخصیتهای روحانی و نظامی انقلاب آغاز شد. اتفاقی که البته امروز به شکلی دیگر و توسط دشمنان جمهوری اسلامی ایران همچنان ادامه دارد.
ساعت حدود ۷ شب بود که تیم سه نفره ترور، شامل بصیری، نیکنام و وفا قاضیزاده مقابل منزل شهید مطهری در خیابان دولت تهران توقف میکنند.
نقشه اولیه ترور او در همان منطقه بود، اما هوشیاری راننده آیتالله مطهری و وضعیت بد منطقه از نظر ترور، مانع کار تروریستها میشود.
آنها خودروی استاد مطهری را تعقیب میکنند. احتمالا راننده خیابان شریعتی را به سمت پل سیدخندان کنونی آمده و بعد از عبور از خیابان سهروردی به میدان هفت تیر رسیده و با گذر از خیابان مفتح به سمت میدان کنونی سپاه رفته بود. بعد از آن هم وارد خیابان فخرآباد شده تا به منزل مرحوم یدالله سحابی برسد.
جلسه آن شب برخلاف آنچه تصور میشود جلسه شورای انقلاب نبود، بلکه جلسه موسسه متاع (مکتب تربیتی ـ. اجتماعی علمی) بود که در سال ۱۳۳۷ تاسیس شده بود و به مسائل اجتماعی میپرداخت، اما به دلایل امنیتی هیچ سندی از خود ثبت نکرده بود.
خودرو تروریستها در ضلع مقابل خیابان پارک شده بود. قاتل (محمدعلی بصیری) هم پشت دیوار منزل سحابی کمین کرده و منتظر استاد مطهری بود. ظاهرا نفر دیگری (حمید نیکنام) هم سر کوچه کشیک میداده است.
تروریستها چراغی که ساکنان محل در پارک امینالدوله ـ. محل فعلی خانه مداحان ـ. برای روشنایی و امنیت محله گذاشته بودند را خاموش کرده بودند و با استفاده از تاریکی شب موفق به چنین کاری شدند.
ساعت حدود ۲۲:۴۰ شب جلسه تمام میشود و استاد مطهری عزم منزل میکند. ظاهرا قرار بر این میشود که با خودروی آقای ترخانی به شمیران ـ. منزل شخصی خود ـ. برود.خودرو ترخانی سرکوچه پارک شده بود. یدالله و عزتالله سحابی چند قدمی استاد مطهری را بدرقه میکنند تا این که آقای مطهری به سر کوچه میرسد.
ظاهرا در این هنگام است که قاتل اصلی به استاد مطهری نزدیک میشود و او را به نام صدا میکند و پس از برگشتن آیت الله مطهری گلولهای به زیر گوش او شلیک میکند که از ابروی چپش خارج میشود.
قاتل پس از این اقدام، ظاهرا از طریق یک کوچه فرار میکند و خود را به اتومبیل پیکان استیشنشان میرساند و با دو نفر دیگر به سمت شرق تهران فرار میکنند.
گروه فرقان خود را یک گروه مسلمان متکی بر اصل توحید میدانست و اهداف خود را بر اساس تفسیر قرآن مشخص میکرد. این گروه معتقد بود تفسیر قرآن کریم تنها کار امامان است و هر کسی جز امامان معصوم دست به تفسیر قرآن بزند، کارش خلاف اسلام است.
استاد مطهری در جریان انقلاب از تفکرات و ایدهها و دستورات حضرت امام تبعیت میکردند و همواره در پی اجرای فرامین حضرت امام در مورد نهضت بودند. در این مورد آیت الله طاهری خرم آبادی میگوید؛ اگر چه دار التبلیغ کارش را بعد از تبعید، شروع کرد، اما آن رونقی که باید میگرفت پیدا نکرد و آخرش هم به جایی نرسید؛ چون مهر تایید امام به مسئله دار التبلیغ زده نشد و این موسسه از این مطلب انتزاع میشد که یک حرکتی است در مقابل امام و نهضت امام مخصوصا این که مقدمات آن مصادف بود با مخالفت امام و همان زمانی که امام تبعید شدند.
اینها یکسری مسائلی را تداعی میکرد که اینجا یک مرکزی است در برابر نهضت و در برابر امام. چند سال بعد که به مرحوم استاد مطهری اصرار کرده بودند که یک درس در آنجا برقرار کند. ایشان با مشورت امام اجازه او به آنجا رفت؛ و الا همین طوری خودش برای تدریس به دار التبلیغ نرفت، یعنی با این که مسئله آن شدت وحدت خودش را از دست داده بود و جنبه عادی پیدا کرده بود و یک موسسهای شده بود برای تربیت مبلغ ولی باز شهید مطهری در برابر اصرار آنها به تنهایی تصمیم نگرفته بود.
همچنین شهید مطهری حلقه وصل و رابط امام با انقلابیون و مردم بود. در این مورد مرحوم حجت الاسلام موحدی ساوجی میگویند:در تهران آیت الله مطهری و چند نفر با امام مع الواسطه در ارتباط بودند و آنها بودند که پیغامها را به کل افراد انقلابی در سطح تهران میرساندند پیامها معمولا در قم گرفته میشد، اما یک سالی را که ترکیه بودند ارتباطی با خارج نداشتند. ولی در زمانی که در عراق بودند با پیروزی انقلاب و لو با واسطه ارتباط برقرار میکردند افراد میرفتند و پیامها را شفاهی از امام میگرفتند و میآمدند و عمل میکردند و یا به وسیله مکاتبه و نامه ارتباط انجام میشد، اما در واقع این ارتباط وجود داشت.
بدون تشبیه بگویم دوران تبعید امام از ترکیه به عراق تا سال ۵۷ و بازگشت امام به ایران تقریبا غیبت صغرای ولی عصر (روحی نه الفداء) بود که ملت ایران در میان خودشان امام را نداشتند، اما کسانی که نایب امام بودند وکیل و رابط بین امام و مردم بودند هر چند که این وکالت و نیابت نبود امام مردم میدانستند و میشناختند که اینها افراد مورد اعتماد امام هستند و از این طریق رهنمودها و پیامها را میگرفتند و عمل میکردند.
استاد مطهری در تمام میدان مبارزه حضور فعال و جدی فعال داشته است. از پخش اطلاعیهها تا شرکت در قیامها صحنه گردان میدان بود. استاد ابتدا در پخش اطلاعیهها تا شرکت در قیام سال ۴۲ نقش فعال داشتند. بارها از سوی عمال رژیم شاه بازداشت شده و زندانی شده بودند. اختلافات بین روحانیون را از بین میبرد و مانع انفکاک در صفوف مبارزه میشد. استاد در جذب نسل جوان و روشنفکر به خصوص بعد از راه انداختن حسینه ارشاد نقش فوق العادهای ایفا کردند. جذب نسل جوان نه تنها در دوران قبل از پیروزی انقلاب موثر واقع شد بلکه بعد از دوران پیروزی و جنگ برای کشور و انقلاب موثر واقع شد.
از نگاه شهید مطهری، بزرگترین ضربهای که بر پیکر اسلام وارد شد از روزی شروع شد که سیاست از دیانت منفک گردید؛ و طرد دین از سیاست به معنای جدا کردن یکی از اعضای پیکر اسلام بود. با این حال در جهان تشیع، تفسیر «اولی الامر» متفاوت با برداشت اهل سنت است و هدف امثال سید جمال نیز مسلماً این نبوده است تا با ندای همبستگی دین و سیاست به استبداد سیاسی قداست دینی دهند، بلکه هدف، بیداری مسلمانان در دخالت در سرنوشت سیاسی و وابسته ساختن به دین بوده است.
شهید مطهری در بحث امامت و رهبری با ظرافت خاصی جدایی دین از سیاست را به منزلهی جدایی روحانیت از سیاست و حکومت به شمار آورده و معتقد است، بزرگترین آرزوی دوستداران ترقی اسلام باید توأم شدن سیاست و دیانت باشد:
نسبت این دو با هم نسبت روح و بدن است. این روح و بدن، این مغز و پوست باید به یکدیگر بپیوندند. فلسفهی پوست، حفظ مغز است. پوست از مغز نیرو میگیرد و برای حفظ مغز است.
اهتمام اسلام بر امر سیاست و حکومت و جهاد و قوانین سیاسی، برای حفظ مواریث معنوی، یعنی توحید و معارف وحی و اخلاق و عدالت اجتماعی و مساوات و عواطف انسانی است.
شهید مطهری از مهمترین نیروهای انقلاب اسلامی بود و شاید مهمترین تعریف از این شهید بزرگوار را امام خمینتی (ره) بیان کردند.
خدمتی که مرحوم مطهری به نسل جوان و دیگران کرده است، کم کسی کرده است. آثاری که از او هست، بی استثنا، همه آثارش خوب است و من کس دیگری را سراغ ندارم که بتوانم بگویم: «بی استثنا آثارش خوب است». ایشان بی استثنا آثارش خوب است؛ انسان ساز است؛ برای کشور خدمت کرده است. در آن حال خفقان، خدمتهای بزرگ کرده است این مرد عالی قدر